کد مطلب:99096 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:417
[صفحه 80] برخی عالمان رجال، تعبیر اصل را برای برخی نوشته ها به كار برده و برای برخی دیگر، از تعبیر كتاب استفاده كرده اند؟ این بررسی اگر به نتیجه ای منتهی گردد می تواند در تبیین اصطلاح اصول اربعماه مفید افتد. در تعریف اصل و تفاوت آن با كتاب، نظرات گوناگونی عرضه شده است: اصل، كتابی است كه فقط سخنان معصوم را گردآورده و كتاب آنست كه روایات و استدلال و استنباطهای نویسنده را نیز همراه دارد. اصل آنست كه نویسنده روایت را از معصوم یا راوی شنیده و گردآورده و كتاب آنست كه روایت هایش از نوشته ها و اصول دیگر اخذ شده است. تعریف دوم از آن وحید بهبهانی است[1]. كه مورد قبول شیخ آغابزرگ قرار گرفته و آن را تبیین كرده است.[2]. لیك علامه سید محسن امین معتقد است همه این تعریف ها حدس و تخمین است.[3]. سر آن را استاد محمد حسین حسینی جلالی چنین گفته: و الوجه فیما ذكره السید الامین، ان هذه التعاریف لم تستند الی دراسه نصوص الاصول الموجوده الیوم و من الناحیه التاریخیه لم نعهد هذا الاصطلاح الا فی كتب علماء الشیعه فی القرن الخامس الهجری و من تاخر عنهم.[4]. یكی از محققان قرائتی چند بر ترادف نسبی اصل و كتاب اقامه كرده و تفاوتی میان آنها نمی بیند. كه خلاصه این قرائن چنین است:[5]. [صفحه 81] 1- در مورد حدود 60 تن از كسانی كه شیخ طوسی و ابن شهرآشوب تعبیر «له اصل» برایشان به كار برده، نجاشی تعبیر «له كتاب» یا «له نوادر» را به كار برده است. 2- شیخ طوسی درباره حریز بن عبدالله می گوید:«له كتب منها كتاب الصلاه و كتاب الزكاه... تعد كلها فی الاصول» ولی نجاشی فقط تعبیر كتاب را به كار برده است. 3- شیخ طوسی درباره ابن ابی عمیر می گوید:«روی عنه احمد بن محمد بن عیسی كتب ماه رجل من رجال الصادق و له مصنفات كثیره...» این صد نفر صاحب كتاب را وقتی در همان فهرست شیخ دنبال می كنیم، می بینیم كه آنان را صاحبان اصل معرفی می كند، چون: اسماعیل بن محمد، اسباط بن سالم، بشر بن یسار و... و همه اینها كسانی اند كه ابن ابی عمیر راوی اصول آنان است. و از سوی دیگر نجاشی همه ی اینها را صاحبان كتاب دانسته است. 4- شیخ طوسی تعبیر اصل را بیشتر از نجاشی به كار برده، اما در مورد بسیاری از یاران امام باقر و امام كاظم علیهماالسلام كه قطعا راوی بن واسطه بودند، فقط تعبیر كتاب را به كار می برد. 5- اصول شانزده گانه ای كه امروزه در دسترس است شیخ طوسی و نجاشی اكثر آنها را با عنوان كتاب معرفی كرده، چنانكه مرحوم مجلسی در مصادر بحارالانوار نیز همین رویه را دنبال كرده است. به هر حال مشكل است با اسناد و قرائن قوی بتوان رایی در این زمینه صادر كرد. و این گونه بحثها با توجه به ذهنی بودن و دور بودن از اسناد تاریخی، چندان رهگشا و مفید نیست.
یكی از مسایل مورد گفتگو این است كه اصل با كتاب چه تفاوتی دارد؟ چرا
صفحه 80، 81.